برنامه ریزی درسی - محمود مشکی ماجلان

 

جزوه آموزشی برنامه ریزی درسی

سرفصل های مورد مطالعه

  1. فرایند برنامه ریزی درسی

  2. منابع اطلاعات برای برنامه ریزی

  3. روشهای برنامه ریزی درسی

  4. مقایسه رئش های برنامه ریزی درسی و سیستم های آموزشی کشور های دیگر

  5. مبانی برنامه ریزی درسی

  6. کاربرد تئوری های یادگیری در برنامه ریزی درسی (گشتالت /.روان شناسی کلاسیک /و...)

  7. برنامه ریزی درسی مدرسه محور

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

فرایند برنامه ریزی درسی      تره باری مشکی

تعریف برنامه ریزی درسی

برنامه ریزی جریانی است مداوم-حساب شده و منطقی جهت دار و دورنگر به منظور ارشاد و هدایت فعالیت های جمعی جهت رسیدن به هدفهای مطلوب

برنامه ریزی به مفهوم ساده اش یعنی ؛ نقشه کشیدن برای نیل به مقصد ، برای دستیابی به خواسته ها (فیوضات 87 ص 16)

برنامه ریزی: یعنی پیش بینی و تدارک وسایل برای آینده

برنامه ریزی:یعنی رعایت راه و روش تعیین شده آینده است.

برنامه ریزی: عبارت از بکاربردن امکانات و استفاده از منابع به مناسب ترین روش جهت رسیدن به اهداف مطلوب

مفاهیم موجود در برنامه ریزی:

1-مفهوم جریان و مداومت

برنامه ریزی جریانی مداوم ،مستمر و دائمی که نقطه  پایان ندارد. بدین معنا که در هیچ مرحله ای نمی توان آنرا خاتمه یافته تلقی کرد. زیرا در آخرین مرحله از برنامه ریزی (ارزشیابی) ناگریزیم دوباره به مرحله اول برگردیم.و هدفها را مورد بررسی و بازبینی قرار دهیم  و بر اساس نتایج حاصله از ارزشیابی به اصلاح ،تعدیل و حتی تعبیر هدفها بپردازیم و اشکالات موجود در همه مراحل را رفع نماییم.

2--مفهوم تفکر و عقلانیت در برنامه ریزی:

برنامه ریزی فرایندی است که مبتنی بر انتخاب اولویت هاست بنابراین جریانی حساب شده و منطقی است زیرا به دلیل محدودیت منابع و امکانات سعی می کند از میان نیازها و خواسته های گوناگونی که مطرح می شود فقط برخی از خواسته ها و نیازها را برآورده سازند بدین منظور باید دست به انتخاب بزنند و از میان نیازهای مختلف برخی را به ترتیب درجه اهمیت برگزینند. اصولا این گزینش باید حساب شده و مبتنی بر مطالعه و بررسی و تحقیق باشد

3- -مفهوم آینده نگری و هدف گیری در برنامه ریزی

برنامه ریزی فرایندی است که مستلزم آینده نگری می باشد در آینده ممکن است مشکلات مختلفی وجود داشته باشد . تغییر و تحولات گوناگونی اتفاق بیفتد و شرایط خاصی بوجود آید. آگاهی نسبتا دقیق از وضعیت آینده به تدوین یک برنامه ریزی اصولی و واقع بینانه کمک می کند و به بسیاری از برنامه ریزی ها جهت می دهد.و در مجموع باید گفت که برنامه ریزی فعالیتی است جهت دار و آینده نگر از این رو با توجه به اهداف مورد نظر آینده را به تصویر می کشد.

4-مفهوم ارشاد و هدایت

برنامه ریزی فرایندی است که استعداد ها ، تواناییهای و فعالیت های جمعی را در جهت رسیدن به هدفهای تعیین شده هدایت می کند. بسیج کلیه عوامل و عناصر مادی و انسانی به منظور تحقق هدفهای برنامه یکی از کارکردهای مهم برنامه ریزی است به طور کلی باید گفت که برنامه ریزی متضمن ارشاد یا هدایت و مداخله در فعالیت جمعی است و بدین سبب بسته به چگونگی اعمال نفوذش شکلهای مختلفی به خود می گیرد. مانند برنامه ریزی متمرکز و غیر متمرکز

برنامه درسی:

برنامه درسی ،این واژه ریشه لاتین دارد و به معنای فاصله و راهی است که هر شخص باید آنرا طی کند تا به هدف و مقصود خود دست یابد( حسن ملکی 1384 ص 21 )

 در معنای دیگر (میدان مسابقه یا میدانی برای دویدن است و اما در تفسیر معنی دوم باید خاطر نشان کرد که این لفظ(میدان مسابقه) جنبه تمثیلی و استعاری دارد و نشان دهنده دو ویژگی در برنامه درسی است .

الف) به مانند میدان مسابقه ابتدا و انتهای مشخص دارد .

ب) و به مانند میدان مسابقه دارای موانع می باشد و هر چه جلوتر می رویم عبور از موانع دشوارتر خواهد شد. ( دکتر مهر محمدی 1388)

برنامه درسی محصول برنامه ریزی درسی است. برنامه ریزی درسی curriculum planning  یا curriculum development  شامل سازماندهی یک سلسله فعالیتهای یاد دهی و یادگیری  به منظور ایحاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده ها و ارزشیابی میزان تحققق این تغییرات است.

بنابراین فرایند برنامه ریزی درسی شامل سازماندهی فعالیت ها و ارزشیابی می باشد و هدف آن ایجاد تغییرت مطلوب و محور آن یادگیرنده است.

برنامه ریزی درسی قلب نظام تعلیم و تربیت است و ابزاری در جهت تحقق اهداف آموزش و پرورش است 0 (فتحی واجارگاه ،86ص 9)

تعریف برنامه ریزی آموزشی

برنامه ریزی آموزشی شامل کاربرد منظم روش های تحلیلی در مورد هر یک از اجزای نظام آموزشی بوده که هدف آن استقرار یک نظام آموزشی کار آمد است(مشایخ ،76ص9).

لکت (Leonard Lecth) در تعریفی جامع و کامل تر از برنامه ریزی آموزشی معتقد است برنامه ریزی آموزشی فراگردی است جهت تعیین کردن هدفهای مناسب ، تشخیص مسائل ، نیازها و امکانات و محدودیتهایی که برای رسیدن به آن هدفها وجود دارد.یا احتمالا وجود خواهند داشت و تنظیم کردن فعالیتها و برنامه هایی که جهت رسیدن به هدفها لازم است.

ماهیت برنامه ریزی درسی :

چگونگی تدوین هدف های آموزشی و مشخص کردن هدف های برنامه درسی ،انتخاب محتوای برنامه ریزی و مفاهیم اساسی ،انتخاب راهبرد های یاددهی و یادگیری ،برنامه نویسی درسی و تهیه متون آموزشی ،سازماندهی و اجرای برنامه ،تجدید نظر و کنترل کیفیت برنامه درسی (مشایخ ،76 ص 9)

مفهوم برنامه درسی:

برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از دروس یا برنامه ای برای مطالعه .

- برنامه درسی به عنوان فهرست رئوس مطالب درسی . (تعریف سنتی )

برنامه درسی به عنوان یادگیری شیوه یادگیری

برنامه درسی به عنوان برنامه زمانی برای تدریس

- برنامه درسی به عنوان محتوای یک درس یا مجموعه ای از دروس .

-برنامه درسی به عنوان برنامه زمانی معین برای تدریس و یادگیری دروس .

-  برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از اهداف و مقاصد .

-   برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از تجارب و فعالیتهای یادگیری (غفلت از برنامه درسی پنهان )

برنامه درسی به عنوان یک طرح

نقد کلی تعارف در اسلاید قبلی:

در این تعاریف 1- تأکید بر اهداف و غایات در مقابل تأکید بروسایل و محیط و روش

2- تأکید بر عامل درونی (فراگیر ) بر عامل بیرونی (محیط )

هر یک از تعاریف به یک یا چند عنصر از عناصر برنامه ریزی توجه کرده و تمام این تعاریف می تواند مجموع عناصر را مد نظر قرار دهد .

عناصر برنامه ریزی درسی : اهداف محتوا موضوعات درسی فعالیت ها تجربیات یادگیری روش تدریس ارزشیابی 

تاریخچه برنامه ریزی درسی
الف)دوران غیر رسمی 1- قدمت برنامه درسی قدمت انسان

2- پیش از قرون وسطی (محتوا جنبه مدنی وخانوادگی )

3- در قرون میانه (اعتقادات دینی )

4-بعد از رنساس (بر اساس نیاز های فنی جامعه های سنتی )

ب) دوران رسمی :تولد رسمی آن به سال 1918 باز می گردد .که نخستین کتاب مستقل برنامه درسی نوشته فرانکلین بوبیت انتشار یافت .

الف )دوره غیر رسمی حوزه برنامه درسی

در این دوران که با پیدایش انسان شروع شده ،و به موازات تمدن انسان هم قدمت یافته است ،. پروفسور ویلیام هنری شوبرت مولف کتابهای برنامه درسی  می نویسد پیشینه برنامه درسی غیر رسمی به زمانی برمی گردد که انسانها در جستجوی آموزش میراث گذشتگان به جوانان بوده اند

ب ) دوران رسمی حوزه برنامه درسی

برنامه درسی در سطح تخصصی ، و به عنوان یک رشته مستقل ، مرزهای معین خود را در قرن بیستم پیدا کرد و رشد نمود ، کتاب برنامه درسی فرانکلین بوبیت (1918  ، استاد دانشگاه شیکاگو) نخستین کتاب جدید و اساسی برنامه درسی است .

پروفسور شوبرت آثار منتشر شده در دوران رسمی برنامه درسی را از سال 1900 تا پایان 1979 گردآوری کرده و با عنوان کتابهای برنامه درسی :هشتاد سال نخست انتشار داده است .

ارکان برنامه درسی

1ـ انتخاب اهداف

2ـ انتخاب محتوا

3ـ سازماندهی محتوا

4ـ انتخاب روشهای یادگیری ـ یاددهی

5ـ ارزشیابی

در واقع برنامه ریزی درسی به هشت سوال زیر باید پاسخ دهد

1- چرا آموزش دهیم ؟     2- چه کسی آموزش دهد ؟

 3- چه کسی را آموزش دهیم ؟4- چه چیزی را آموزش دهیم

5- چگونه آموزش دهیم ؟      6- چه موقع آموزش دهیم ؟  

 7- کجا آموزش دهیم ؟ 8- چگونه آموزش را ارزشیابی کنیم ؟

مراحل برنامه ریزی:

1-تعیین و تصریح هدفها یعنی پاسخ به این سوال که برای چه چیز باید برنامه ریزی شود.

2-تهیه طرحها و تعیین فعالیتها در این مرحله طرحهای رسیدن به هدفها به دقت تهیه و تنظیم می شود و بر اساس آن فعالیتهای مربوطه بطور دقیق پیش بینی و مشخص می شود.

3-انتخاب روشها از میان شقوق مختلف هماهنگ کردم هدایت مسیر فعالیتها به سوی هدفهای تعیین شده

4-تنظیم برنامه زمانی جهت فعالیتها

5-به مورد اجرا گذاردن یا به مرحله عمل درآوردن طرحها

6-ارزشیابی از نتایج فعالیتها و تعیین میزان هدفها و مشخص کردن موانع و نارساییها و استفاده از ارزشیابی به عنوان بازخورد در برنامه ریزیهای بعدی

سه نظام اجرای برنامه درسی 

:1- نظام اجرای مومنانه و وفادارانه : /نظام اجرای ضد معلم اجرای هدایت شده برنامه درسی /

2- نظام اجرای نیمه  سازگارانه : سازگاری محدود /معلم با توجه به کلاس می تواندبرخی از دخل و تصرف ها را در مقام مجری اعمال نماید

3- نظام اجرای سازگارانه :معلم برنامه درسی را با نیاز و علایق و توانایی کلاس و فراگیر تعدیل می کند به دو شیوه

الف) نظام برنامه ریزی مدرسه محور محدود :انتخاب از میان برنامه های محدود

ب)نظام برنامه ریزی مدرسه محور گسترده :معلم برنامه را انتخاب /طراحی /تدوین /اجرا /ارزشیابی می کند

تمرکز و عدم تمرکز:

میزان تمرکز برنامه درسی به صورت طیفی است که یک سر آن تمرکزگرایی مطلق و سوی دیگر آن عدم تمرکز کامل است. و برنامه‌های درسی کشورهای مختلف در حالتی بین این دو وضع است. در تمرکز مطلق که ممکن است در سطوح متفاوت سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، آموزشی و نظایر آن وجود داشته باشد، تمام اختیارات در دست حکومت مرکزی است و هیچ گونه حق تصمیم‌گیری به واحدهای موسسه‌ای پایین‌تر داده نمی‌شود و همگی، مجری سیاست‌های حکومت مرکزی هستند. در سر دیگر طیف، یعنی در عدم تمرکز مطلق، حکومت مرکزی تمام اختیارات را به واحدهای موسسه‌ای پایین‌تر واگذار می‌کند.

در نظام برنامه ریزی درسی متمرکز، معمولاً برنامۀ درسی را نهاد مرکزی تهیه می کند و مناطق و مدارس به اجرای وفادارنۀ آن ملزم می باشند.

در نظام برنامه ریزی درسی غیر متمرکز، تمامی اختیارات به سطوح پایین تر واگذار می شود و هر یک از واحدها آزادی و اختیار عمل دارند. در نظام برنامه ریزی درسی نیمه متمرکز، سیاست ها و چارچوب ها را نهاد مرکزی تدوین می کند و بخشی از اختیارات به مناطق و مدارس واگذار می شود و نظارت و کنترل از سوی نهاد مرکزی اعمال می شود.

مزایای نظامهای متمرکز :

1-  نیازهای بخش های مختلف سازمانی تعادل ایجاد می شود

۲- تمرکز می تواند هزینه ها را کاهش دهد زیرا تصمیم های اساسی را مدیران اتخاذ می کنند،

۳- وقتی موقعیت بحرانی ایجاد شود، تمرکز اطمینان می دهد که مدیران با تجربه تصمیمات بزرگ را اتخاذ خواهند کرد و ملاحظات مهم را در نظر خواهند داشت.

۴- چون تصمیم‌گیری توسط عدّهی محدودی انجام می‌گیرد ، تصمیم‌ها سریع‌تر گرفته می‌شوند.

۵- چون تصمیم‌های اتخاذشده درباره تهیه و تنظیم برنامه و مواد آموزشی بعد از تصویب قابل اجرا در تمام مدارس کشور می‌باشند مشکلات و مسایل اجرائی مشابه ومعدودی وجود خواهد داشت.

۶- چون کتاب‌‌‌‌‌‌‌های درسی و مواد آموزشی برای تمام مدارس کشور به‌طور یکسان تهیه می‌گردد در مخارج چاپ کتاب‌‌‌‌‌‌‌ها و تهیه و تنظیم مواد آموزشی صرفه‌جوئی به‌عمل خواهد آمد.

۷- تربیت و تأمین مدیران و معلمان برای مدارس کشور آسانتر است .

۸- چون همه استان‌‌‌‌‌‌‌ها و مناطق کشور از نظر مالی وابسته به مرکز هستند از بودجه و امکانات مالی نسبتاً یکسانی بهره‌مند می‌گردند  و از دیدگاه کلی‌تر در ایجاد و حفظ وحدت ملّی مؤثر است.

۹-پوشش تعداد بیشتری از فراگیران

۱۰- ایجاد وحدت ملی

۱۱- ایجاد عدالت آموزشی برای همه مناطق

بعضی از معایب نظام برنامه‌ریزی درسی متمرکز:

۱- شرایط و امکانات محلّی نادیده گرفته می‌شوند.

۲-  چون تصمیم‌گیری غالباً توسط کسانی انجام می‌گیرد که عملاً از محیط کلاس و مدرسه بدورند و با نیازها و شرایط و امکانات موجود در کلاس و مدرسه و منطقه آشنائی ندارند

۳- درصورت وجود هرگونه نقص یا نقایصی در برنامه‌ریزی آموزشی یا محتوای کتب و یا ماهیت مواد آموزشی ضرر و زیان شامل تمام مدارس کشور می‌گردد.

۴- مجریان برنامه‌های آموزشی به‌‌‌‌‌‌‌خصوص معلمان و مدیران در کلاس قادر نیستند که برنامه آموزشی محتوای کتاب‌‌‌‌‌‌‌های درسی یا لوازم و تسهیلات آموزشی را در راه پاسخگوئی به نیازها ، شرایط و امکانات محلی تغییر بدهند.

۵- چون امکان تبادل‌نظر و ارائه نظرات اصلاحی و راه‌حل‌ها و پیشنهادها جهت رفع مشکلات و کمبودها و نقایص برنامه‌ها و مواد آموزشی از سطوح پائین‌تر به سطوح بالاتر وجود ندارد ، برنامه‌های آموزشی از لحاظ کمی و کیفی تغئیر چندانی نمی‌کنند.

۶- چون از نظر مالی و اداری مدارس در هر منطقه کشور تابع مقامات در مرکز هستند میزان آزادی عمل در برآوردن نیازهای محلی و حل و فصل مسائل مالی و اداری برای مجریان برنامه‌های آموزشی در محل بسیار کم است و در نتیجه می‌بایست به‌طی مراحل اداری و کسب اجازه و ابلاغ دستور از مرکز تن دردهند.

۷- برنامه آموزشی ، محتوای کتب درسی و ماهیت مواد و وسایل آموزشی معمولاً قبل از تصویب نهائی و ابلاغ به تمام مدارس کشور  در یک مدرسهٔ آزمایشگاهی اجرا ، بررسی و آزمایش نمی‌شوند.

۸- عدم توجه به ویژگیهای مناطق مختلف کشور

۹- تناسب نداشتن برنامه ها با واقعیت ها

۱۰- عدم انعطاف پذیری در اجرای برنامه ها

۱۱- کاهش خلاقیت درمعلمان ودانش آموزا

۱۲- کاهش انگیزه در معلمان

معایب عدم تمرکز:

در اثر دخالت مستقیم مردم با نظارت آنان در آموزش و پرورش منطقه، احتمال حضور و نفوذ گروه های متعدد محلی که شاید بعضا نیز ناصالح باشند، زیاد بوده و این دخالت آنان موجب می شود که دستگاه آموزش و پرورش خود وسیله ای برای تحقق اهداف آنان شود.

تکیه و تاکید زیاد بر توجه به نیازمندی های محلی، خود ممکن است هدف های ملی و مقاصد کلی جامعه و کشور را تحت الشعاع اساسی قرار داده، تفرق در برنامه های درسی و فعالیت های آموزشی را پدید آورد.

در شیوه ی غیر مرکزی به علت عدم تشابه برنامه و تفرق در بهره وری از عناصر لازم فرهنگی ممکن است وحدت ملی و فرهنگی مورد ت تهدید قرار گیرد.

پوشش تعداد کمتری از فراگیران 

افزایش هزینه ها

امکان کمبود متخصصان برای برنامه ریزی ویژه مناطق

محدود بودن دانسته های فراگیران به مناطق خود

مزایای عدم تمرکز:

۱- عدم تمرکز برای مدیران سطح پایین تر امکان کسب تجربه در زمینه ی تصمیم گیری را فراهم می کند .

۲-  در سازمان غیر متمرکز مدیران عالی با تصمیم های خود بار سنگینی بر دوش کسی نمی گذارند و به جای تاکید بر تصمیم ها، بر نتایجی که بر کل سازمان اثر دارد ، تاکید می ورزند .

۳- سازمان های غیر متمرکز به سرعت می توانند به تغییرات محیطی پاسخ گویند، زیرا مدیران محلی با شرایطی که اختیار تصمیم گیری در آن شرایط را دارند، آشنا می باشند و به جای آن که منتظر بمانند تا تصمیم ها از زنجیره ی فرماندهی به آنان ابلاغ شود در زمان مناسب تصمیم های ضروری اتخاذ می کنند

۴- توجه به ویژگیهای مناطق مختلف کشور

۵-  توجه به تفاوت های فرهنگی واجتماعی وجغرافیایی وآموزشی مناطق مختلف

۶- فراهم بودن فرصت مشارکت در تصمیم گیری ها برای مدیران ومعلمان و دانش آموزان

۷- افزایش انگیزه معلمان ودانش آموزان به دلیل دادن فرصت مشارکت به انها در تصمیم گیری ها

۸- تهیه شدن برنامه ها بر اساس واقعیت و آنچه در محیط موجود است

۹- مبتنی بودن برنامه ها بر اساس تغییرات محیطی

وضعیت برنامه درسی ایران:

نظام آموزشی و تولید برنامه های درسی در ایران، در پنجاه سال گذشته، با جهت گیری موضوع مدار و انتقال معلومات و روشهای یک سویه و غیر فعالانه در آموزش، کم و بیش حفظ شده اند (سلسبیلی، 1382). گرچه به باور متخصصان، مکتب خانه ها به عنوان نظام آموزشی دارای نظام غیر متمرکز بوده اند، بعد از دوران مکتب خانه، نظام آموزشی ایران دارای خصوصیات متمرکز گردیده است. به خصوص در دوره متوسطه، آماده شدن برای کنکور و حافظه مداری در آموزش ها و پاسخ مداری به جای مساله مداری و ژرف اندیشی در کنار گرایش های یک سویه انتقال معلومات و باورها، کاملا در این نظام به چشم می خورد. در طراحی نظام آموزشی و برنامه های درسی در ایران، آرمانگرایی و مقاصد غیر قابل دسترس، تلقی فوق العاده آسمانی و غیر واقعی از انسان به چشم می خورد (منطقی، 1381).

مطالعات انجام شده و شواهد موجود از نظام برنامه های درسی دوره های آموزش عمومی و متوسطه ایران حاکی از متمرکز بودن نظام طراحی و تولید برنامه های درسی و یکسان بودن برنامه های درسی برای تمام دانش آموزان است (سلسبیلی، 1382). این نوع برنامه های درسی اصولا بسیار به کتاب درسی واحد متکی بوده و محتوا محورند و به تفاوتهای فردی و شناختی دانش آموزان در کلاس درس، تفاوت های اقلیمی، اجتماعی، منطقه ای و محیط آموزشی و از مدرسه ای به مدرسه دیگر چندان توجهی نمی شود و برنامه های درسی و محتوای آنها حالتی ابلاغی، رسمی، همگانی و تجویزی دارند.

مراحل برنامه ریزی درسی:

1ـ آماده سازی رؤس برنامه درسی

2ـ تهیه و تدوین مواد و وسایل آموزشی

3ـ اجرا

مراحل برنامه ریزی درسی: دکتر قورچیان مراحل زیر را برای برنامه ریزی درسی معرفی نموده است :

1- تعیین جهت دهی ارزشی ، اهداف و آماده سازی رئوس برنامه .  2- تعیین استانداردهای آموزش .  3- انتخاب و سازماندهی محتوا .     4- طرح ریزی عناصر برنامه ریزی .5- برنامه ریزی عناصر برنامه درسی . 6- اعتبار بخشی به ماده درسی     7- اجرای برنامه درسی .       8- ارزشیابی برنامه درسی   9- بازنگری و بازتاب .

لوی نیز مراحل برنامه ریزی درسی را شامل سه مرحله که هر کدام از چند فعالیت تشکیل شده می داند :

1. آماده سازی رئوس مطالب :(- مشخص کردن هدفهای برنامه درسی    - انتخاب محتوای برنامه درسی. - انتخاب راهبردهای یاددهی یادگیری)

2. تهیه و تدوین مواد و وسایل آموزشی :(- تهیه مواد درسی - سازماندهی مواد درسی بر حسب دروس مختلف . - آزمایش مواد درسی جدید . - تغییر و اصلاح برنامه بر مبنای نتایج آزمایش . )

3-اجرای برنامه :(توزیع برنامه - برقراری نظام اجرایی- کارآموزی مدرسان -تطبیق با نظام امتحانات کشوری - هماهنگی با مسئولان اجرایی -بازنگری .

چگونه می توان تجارب و فعالیتهای یادگیری را برای آموزش مؤثر سازمان داد ؟

1- تنظیم عمودی مطالب مورد یادگیری به تقسیم بندی یک موضوع بر حسب فواصل زمانی مربوط است .

2- تنظیم افقی مطالب ، از آنجا که همه دروس به طور همزمان به دانش آموزان عرضه می شود باید بین آنها ارتباط و هماهنگی لازم وجود داشته باشد این ارتباط موجب تقویت جنبه های گوناگون یادگیری می شود و در دانش آموزان (( اندیشه نظام دار )) به وجود می آورد .

در سازمان دهی مؤثر فعالیتهای یادگیری 3 ملاک و معیار اصلی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از

1- مداومت ، 2- توالی ، 3- وحدت یا یگانگی

1- مداومت یعنی تکرار عمودی عناصر اصلی برنامه درسی

2- توالی بر اهمیت تنظیم هر تجربه بر تجربه قبلی تاکید میشود و فعالیتهای یادگیری هر بار در سطحی بالاتر از سطح قبلی میباشد . ( تنظیم مطالب از آسان به مشکل و از ساده به پیچیده)

3- وحدت و یگانگی یعنی دانش آموز بطور فزاینده ای در بدست آوردن وحدت نظر و رفتار در رابطه با عناصری که با آنها سروکار دارد کمک کند ( ایجاد پیوستگی و ارتباط بین مطالب و با تجارب )

ملاک ها و معیارهای انتخاب محتوا از نظر آیزنر:

  • ارتباط با هدف

  • معنی درا بودن محتوا برای مخاطب

  • تناسب با تجارب قبلی مخاطب

  • داشتن جذابیت

  • عملی بودن

  • تناسب با جنسیت

  • داشتن اهمیت

  • متناسب بودن با سطح رشد مخاطب

اصول حاکم بر انتخاب و ارائه محتوا:
1-    رابطه محتوا و هدف

2-  رابطه محتوا و رغبت

3-   رابطه محتوا وتوان مخاطب

4-  رابطه محتوا وزمان

5- رابطه محتوا وسودمندی

معیارهای سازمان دهی محتوا کدام است ؟

1- توالی : کدام محتوای یادگیری باید در پی کدام مطلب بعدی قرار گیرد ؟ برای پاسخ به این سوال باید اصول توالی محتوا را بشناسیم . توالی در سازمان دهی محتوا دارای 5 اصل است که عبارتند از :

الف: از ساده به مشکل باشد .

ب: از کل به جزء باشد .

ج: دارای ترتیب زمانی باشد .

د: از معلوم به مجهول حرکت کند .

ه: آموزش همراه با عمل باشد .

2- تداوم : انتقال یک نوع از تجارب آموزشی طی یک دوره زمانی معین

3- وسعت : برنامه درسی دارای گستردگی لازم باشد .

4- تعادل : بین محتوا و توان یادگیرنده

5- ارتباط عمودی و افقی: (در یک درس ، در یک کتاب ، در یک برنامه ، در یک دوره تحصیلی ، در یک نظام آموزشی )

منابع اطلاعات برای برنامه ریزی درسی خانم محمدی سلیمی

منابع اطلاعات مورد لزوم برای برنامه ریزی درسی :

     1ــ یادگیرندگان ، که آموزش و پروش آنان مطرح است .

     2ــ جامعه ، که مدرسه را به منظور تسهیل آموزش و پرورش کودکان ، جوانان ، و بزرگسالان به وجود آورده است

    3ــ طبیعت ، و ویژگی فرآیند یادگیری .

    4ــ معرفت سازمان یافته و دسترس برای آموزش و پرورش .

منابع فرعی:

   1ــ قوانین و مقررات ، که مدارس مطابق آنها ایجاد می شوند و عمل می کنند .

   2ــ منابع و وسایل مورد لزوم برای اجرای برنامه ها